شرط ساخت و ساز در تهران وجود منابع آب پایدار است
معاون وزیر نیرو در امور آب و آبفا تأکید کرد: وزارت نیرو مخالف ساختوسازهای متوازن و هماهنگ با ظرفیت منابع آب نیست بلکه شرط هرگونه توسعه، اثبات وجود منابع پایدار آب است.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی وزارت نیرو (پاون)، محمد جوانبخت در واکنش به موضعگیریها در برابر مخالفت وزیر نیرو با ساخت و ساز در تهران گفت: وزارت نیرو هیچگاه با توسعه متوازن و هماهنگ با مرزهای تابآوری منابع محیط زیستی منطقه به ویژه آب مخالف نبوده و نیست؛ بلکه بر عکس از هرگونه کمک، همفکری و تسهیلگری دریغ نخواهد کرد. آنچه مدنظر وزارت نیرو قرار دارد؛ توقف ساختوسازها در کانونهای جمعیتی نیست بلکه اثبات وجود منابع آب مورد نیاز پیش از هرگونه تصمیمگیری برای ساختوساز است.
معاون وزیر نیرو در امور آب و آبفا توضیح داد: وزارت نیرو برای تأمین پایدار آب، علاوهبر منابع آب متعارف، طیفی از گزینهها همچون استفاده از جمعآوری آب باران، استحصال منابع آب خاکستری و استقرار تصفیهخانهها در مقیاس محلی، در صورت امکان استفاده از منابع آب دریا برای مناطق ساحلی و مناسب، مشارکت در آزادسازی مصارف بیش از اندازه در بخشهای مختلف نظیر چاههای کشاورزی را مد نظر دارد.
جوان بخت افزود: بدین ترتیب بنبستی پیش روی ساخت و سازهای مسکونی، تجاری، خدماتی و صنعتی وجود نخواهد داشت و نگرانیهای ابراز شده وجود خارجی ندارد. این روشنگری ضروری است تا از سودجوییهای احتمالی جلوگیری شود.
راهکارهای یک شبه
برای مشکلات چند دههای!
گفتنی است، به گزارش خبرگزاری فارس، پیشنهاد اخیر وزارت نیرو مبنی بر توقف دو ساله ساختوساز در تهران [در صورت اجرا]، بیش از آن که یک راهحل مدیریتی به نظر برسد؛ بازار مسکن پایتخت را که با کمبود یک میلیون واحدی و نیاز سالانه به ساخت ۱۵۰ هزار خانه جدید دستوپنجه نرم میکند، در یک بنبست بیسابقه قرار میدهد.
ارقام، کمبود منابع آبی را نشان میدهد اما آیا توقف ساختوساز، نشانه گرفتن علت اصلی بحران است یا پاک کردن صورت مسئله؟ منتقدان معتقدند که این بحران، بیش از آنکه ناشی از کمبود بارش باشد، یک «کمیابی ساختگی» است که ریشه در دههها بیتوجهی به زیرساختها دارد. وقتی بین ۲۲ تا ۴۰ درصد از آب تصفیهشده تهران به دلیل فرسودگی شبکه توزیع، پیش از رسیدن به خانهها هدر میرود، مقصر دانستن پروژههای جدید ساختمانی، آدرس غلط دادن است.
این حجم عظیم از هدررفت آب، معادل تولید یک سد بزرگ است که روزانه از دست میرود و نشان میدهد که مشکل اصلی، نه در سمت تقاضای جدید، بلکه در ناکارآمدی ساختاری سیستم توزیع نهفته است.
این ناترازی تنها به آب محدود نمیشود. شبکه برق نیز با کسری ۱۰ هزار مگاواتی و خاموشیهای گسترده در تابستان، وضعیت مشابهی را تجربه کرد. در اینجا نیز، روایت رسمی بر افزایش گرما و مصرف بالا تمرکز داشت؛ در حالی که کارشناسان صنعت، علت اصلی را کمبود سرمایهگذاری مزمن و فرسودگی شدید شبکه تولید و توزیع میدانند.
نیاز زیرساختهای تهران به بازسازی
این دو مشکل به وضوح نشان میدهد که زیرساختهای تهران نیاز به نوسازی دارد؛ چرا که نمیتوان جلوی افزایش جمعیت ناشی از تولدها و حتی مهاجرتهای ضروری به تهران را گرفت. آنهم در حالی که دههها توزیع ثروت، امکانات، اشتغال، پیشرفت و حتی جذابیت در کشور، آنچنان مناسب نبوده و مهاجرت به کلانشهرها را به مردم تحمیل کرده است.
در این میان، بخش مسکن به قربانی اصلی این زوال زیرساختی تبدیل شده است. در شرایطی که شاخص «زمان انتظار برای خرید مسکن» برای یک شهروند تهرانی به عدد نجومی ۸۹ سال رسیده و تولید مسکن در سطح کشور به کمتر از یکسوم نیاز واقعی سقوط کرده است، توقف ساختوساز به معنای تشدید رکود تورمی، افزایش سرسامآور اجارهبها و قیمت مسکن و گسترش پدیدههایی مانند حاشیهنشینی است.
این تصمیم، عملاً به معنای قفل کردن دروازههای شهر به روی خانوارهای جدید و طبقات متوسط و پایین جامعه است. آنهم در حالی که تحقق طرحهایی مانند «نهضت ملی مسکن» با سرعت فعلی وزارت راه و شهرسازی، ۴۱ سال زمان میبرد.